سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و طلحه و زبیر بدو گفتند با تو بیعت مى‏کنیم به شرط آنکه ما را در خلافت شریک کنى ، فرمود : ] نه ، لیکن شما شریکید در نیرو بخشیدن و یارى از شما خواستن ، و دو یارید به هنگام ناتوانى و به سختى درماندن . [نهج البلاغه]

جامعه امروز

 
 
جامعه شناسی جوانان و دانشجویان(دوشنبه 86 آذر 19 ساعت 10:22 عصر )

بی تردید دیر زمانی است که موضوع نسل جوان و دانشجو، در قلب مطالعات اجتماعی جای گرفته است و دارای اهمیتی

خاصی است. به طوری که هر روزه مطالعات و نظریات گوناگونی در این زمینه ارائه می شود. اما با وجود آنکه هر روز میخوانیم و می شنویم که در زمینه پاسخگوئی به نیازهای نسل جوان، برنامه ریزی های موثر و مطلوبی صورت میگیرد، اما با اینحال مشاهده می کنیم که هنوز از حال رضایت بخش مسائل این نسل بدوریم.
اما مفهوم "جوانی" بموازات تحولات علمی دستخوش دگرگونیهای عمیق گشته است. در عصر ما حتی آهنگ رشد جسمانی و اوج گیری هیجانات روحی، دو مشخصه اساسی دوران جوانی، شتاب بیشتری پیدا کرده اند این نکته که دوران جوانی از چه سال آغاز و در کدام سال پایان می پزید نه تنها در جامعه شناسی جوانان بحث حساس و متفاوتی را مطرح ساخته است بلکه در عرصه پزشکی نیز،‌ نظرات گوناگونی را برانگیخته است.
بهر حال واقعیت آنست که جمعیت جهان هیچگاه تا این حد جوان نبوده است که امروزه هست. پیشرفت و گسترش علم و صنعت از یکسو موجب طولانی تر شدن دوران تحصیل و جوانی شده است. بخاطر داشته باشیم که ورود به زندگی فعال و شغلی و نیل به موقعیت ممتاز اجتماعی، مستلزم داشتن یک یا چند دانشنامه تخصصی و آشنائی به فرهنگ و دانش عمومی است که خود به خود دوره تحصیل را طولانی تر میسازد. از سوی دیگر، فاصله سنی به بلوغ جنسی و همچنین دست یافتن به بلوغ اجتماعی در پرتو نقش و سائل ارتباط جمعی، پیشرفت پزشکی و بهبود تغذیه، کوتاهتر شده است. بموازات این واقعیات کادرهای بالای جامعه، بر اثر افزایش طول عمر و برخورداری از تجارب شایسته، بیشتر از گذشته در مشاغل خویش باقی میمانند. در چارچوب تمامی این مسائل است که مسئله جوانان در شکل و ابعاد پیچیده تری مطرح میشود.
درباره نسل جوان نباید غلو کرد. "نسل جوان" یک طبقه نیست، یک کلاس درس یا طبقه اجتماعی نیست، کلاس درس یک کلاس سنی است که فرد خیلی سریع از آن عبور می کند و نمیتواند برای همیشه در آن باقی بماند. اعضای یک کلاس درس، توده متشابه و همجنس نیستند و آنان که در دبیرستانها و دانشگاهها به تحصیل اشتغال دارند، گروههای هماهنگ و متجانسی تشکیل نمیدهند.
بررسی های انجام شده در مجموع حاکی از اینست که در داخل "نسل جوان" تحت آموزش، تقسیم بندی های و فواصل جدائی وجود دارد. ضوابط چندی این واقعیت را ارزیابی میکند. خاستگاه اجتماعی نسل جوان از جمله ضوابط موصوف است.
در سطح دانشگاه در غالب کشورهای جهان سوم تعداد زیادی از دانشجویان از طبقات پائین میآیند. در سطح جوامع صنعتی این نسبت افزایش یافته است. اما هر چه به سطح دبیرستان و بویژه دبستان نزدیکتر می شویم این نسبت بیشتر و بیشتر میشود بنوعی که اکثریت را در بر میگرد. واقعیت این است که در کشورهای صنعتی اکثریت دانشجویان به طبقات متوسط تعلق دارند در برخی از کشورهای در حال پیشرفته کشورهائی که از یک استراتژی نیرومند رشد برخوردارند همین پدیده به چشم میخورد.
از این گذشته کیفیت تأثیر ریشه های خانوادگی و اجتماعی در رفتار و واکنشهای جوانان در خور تامل و بررسی بسیار است. تجربه های آماری نشان میدهد که مدرسه برای فرزندان گروه اجتماعی پایین بمراتب قابل احترام تر است. چون ازدیدگاه ایشان مدرسه تنها وسیله پیشرفت اجتماعی بشمار می آید. اما از دیدگاه دانشجویانی که از طبقات متوسط برخواسته اند دانشگاه تنها نردبان ترقی و یگانه وسیله تبدیل شدن به کادر متخصص، دارای مقام و اعتبار اجتماعی است و درست برعکس آن در میحط های بالا، محیطهای برخوردار از رفاه بیشتر، مفاهیم بی تفاوتی و بی معنائی زندگی و بالاخره بی هدفی، بستر مناسبی برای قوت گیری دلزدگی از آموزش است. برخی از پژوهندگان، پیدایی برداشتهای افراطی در میان گروههای دانشجوئی متعلق به طبقات بالای اجتماعی به مثابه بازتابی از بحران زندگی طبقاتی و جامعه مصرفی میدانند که گاه به گاه به صورت عصیان های علیه اشکال نامطلوب زندگی ماشینی برخورد می شود.
نتیجه میگریم که در محیط دانشجویی که به ظاهر تصور می شود یک محیط همگون و هماهنگ است سلسله مراتب اجتماعی و اندیشه های اجتماعی، سیاسی متفاوتی وجود دارد.



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 2  بازدید

بازدیدهای دیروز:5  بازدید

مجموع بازدیدها: 18849  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «