سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دشمنی که در سینه ها مخفیانه رخنه می کند و در گوشها آهسته می دمد، بپرهیزید [امام علی علیه السلام]

جامعه امروز

 
 
ایران و مدرنیته(پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 12:39 صبح )

آنچه تجربه وتاریخ به ما می آموزند این است که مردم وحکومت ها هیچگاه از تاریخ درس نمی گیرند. (هگل،‌ فلسفه تاریخ)

 

ایران نخستین برخوردهای منظم اما محدود میان ایران و غرب به عصر صفویان میرسد. اما تا نیمه قرن نوزدهم هیچ کوششی برای غربی سازی مشاهده نمی شود، یعنی هیچ برنامه خاصی برای "اقتباس" یا "تقلید" از آداب، اندیشه های سیاسی و اقتصادی و نیز تفکر فلسفی غرب در ایران وجود ندارد. با پایان جنگ های ایران و روسیه و سپس با رسیدن دوره سلطنت ناصرالدین شاه و سرانجام با تحقق انقلاب مشروطه در سال 1285 است که این برخورد و ورود اندیشه ها و رسوم غربی ابعاد تازه ای می یابد. پس میتوانیم سال صفر ورود ایران را به دنیای مدرنیته پس از شکست غم انگیز ایران از سپاه روسیه، و امضای دو معاهده تحقیر آمیز گلستان و ترکمانچای بدانیم. سرخوردگی ناشی از شکست های متوالی ایران در این جنگها و احساس ضعیف نظامی و حقارت فرهنگی برخاسته از آنها در میان ایرانیان،‌ ولیعهد، عباس میرزا، و گروهی از نخبگان ایران را برانگیخت تا در پی یافتن علل واقعی برتری نظامی غرب برآیند و جریان مدرن سازی ایران را به راه اندازند. عباس میرزا،‌ که ناتوانی و بی توجهی پدرش، فتحعلی شاه، را در برابر توسعه نیافتگی ایران می دید، کوشید تا دست به کارهای مختلفی بزند بلکه بتواند عقب ماندگی کشورش را در زمینه نظامی جبران کند. وی نخست سفیرانی به ممالک اروپایی فرستاد. سپس دست یاری به سوی متخصصان و مستشاران نظامی فرانسوی و انگلیسی دراز کرد و از آنان خواست به ایران بیایند و به سپاه ایران فن استفاده از سلاحهای مدرن را بیاموزند. سومین اقدام وی در کنار دو اقدام قبلی که خیلی مهم تر بود تبدیل تبریز، کرسی آذربایجان، به مرکز اصلاحات سیاسی و اقتصادی بود به همین علت بود که دستور داد تا در آن جا کارخانه های جدید و یک چاپخانه دایر شود. در همین چاپخانه بود که در فاصله سالهای 1240 تا 1244 هـ .ق تعداد زیادی از کتابهای اروپایی، از جمله زندگی پتر کبیر و تاریخ انحطاط و سقوط امپراتوری روم، اثر مورخ انگلیس ادوارد گیبون،‌به چاپ رسیدند.

به این ترتیب سیاست مدرن سازی عباس میرزا، با جذب مأموران و متخصصان غربی به سوی ایران و با ایجاد میل به شناخت غرب مدرن در میان اعیان دولت قاجار، رفته رفته ثمرات خود را نشان میداد. و چنین بود که در فاصله سالهای 1811/1277 و 1851/ 1268، یعنی زمان تأسیس دارالفنون به دست امیرکبیر، دربار قاجار به تناوب 29 جوان ایرانی به غرب فرستاد. میرزا تقی خان، معروف به امیرکبیر، چندین سفر به روسیه و عثمانی انجام داده بود و به شدت تحت تأثیر نهضت "تنظیمات" و مخصوصا" ایجاد وزارت تعملیات عامه و سیاست تعلیمات عالی مدرن در سطح دانشگاه نظامی و مدرسه طب، در اولویت قرار گرفته بود.

در سال 1849/1265، امیرکبیر اقدام به تأسیس یک مدرسه پلی تکنیک، موسوم به دارالفنون کرد که در آن، علاوه بر فنون نظامی، طب، هندسه و معدن شناسی نیز تدریس می شد. این مدرسه سیزده روز بعد از قتل امیرکبیر در دسامبر 1851/ صفر 1268 افتتاح شد. دارالفنون، پس از پلی تکنیک استانبول، دومین مدرسه از نوع خود در این دوران در این ناحیه از دنیا بود.

این مطالب برگرفته از کتاب ایران و مدرنیته، گفت وگوهای رامین جهانبگلو با پژوهشگران ایرانی و خارجی در زمینه رویارویی ایران با دستاوردهای جهان مدرن می باشد.



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:5  بازدید

مجموع بازدیدها: 18848  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «